ــمشقـ ـفرهنگــ

دلنوشته های یک جوجه فرهنگی
شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۳۶ ق.ظ

تا به کی؟

چقددددددر عالم متقی فرهیخته باسواد علامه به قول قدیمیها «ملا» داشتیم در تاریخ شیعه و حتی عصر حاضر که کتبی مرقوم فرمودن که حقیقتا باید تک تک کلماتش را طلا گرفت؟ روح همشون قطعا شاده و امیدوارم برای شادی روح ما هم دعا کنن.
اما خب واقعا برام جای درک نیست که تا کی شیعه نیاز داره به نگارش کتاب؟ و تا چند درصد زمان و قدرت و بودجه دستگاههای فکری شیعه و از همه مهمتر حوزه علمیه! باید صرف تربیت نویسنده کتاب بشه؟ جهان تشییع به چند مرجع همزمان نیاز داره؟ وقتی به حوزه علمیه و کلا به جامعه شیعه دوران غیبت بعنوان یک انسان نگاه میکنم «مثل کتاب انسان دویست و پنجاه ساله که آقا زندگی تمام ائمه را بعنوان دویست و پنجاه سال زندگی یک انسان کاملا مستمر تحلیل کردن»، به این نتیجه میرسم که واقعا یک سیر صحیح میبایست اینطور بود که ابتدا برای از بین نرفتن اسناد و شواهد، تمام قدرت و همت حوزه متمرکز میشد روی جمع آوری احادیث و منابع و اسناد و.. بعد نسلهای بعد مشغول تحلیل مکتوبات و سرند کردن میشدن، نسلهای بعد ... 

تا میرسید به زمانیکه بالاخره باید همه آن مکتوبات به کف جامعه تزریق میشد. درسته که وقتی علما مشغول جمع آوری اسناد بودن در کنارش هم برای کف جامعه منبر داشتن ولی خب اون برای وقتی بود که رای گیری جوامع هم با جمع شدن اهالی شهر در میدان و یک رای گیری سرپایی صورت میگرفت. اما امروز با اینهمه جمعیت جهان چه باید کرد؟ تنبلانه ترین کار اینست که همه طلاب را در چند شاخه تخصصی مثل اخلاق و فقه و... دسته بندی کنن و بگن حمله به سوی قله های مرجعیت! همه ورودیهای حوزه نهایت آمالشان بشود مرجعیت! کما اینکه چهار سال پیش آمار چاپ چهارصد رساله از چهارصد مرجع در قم را داشتیم!!!! اما حوزه ای که قرار است زمینه ساز ظهور باشد قطعا اینقدر فربه و بی تحرک و بی تحلیل نیست. حوزه امروز نیازمند چند نفر است که از بین کل حوزویان انتخاب شوند برای سیر در مسیر مرجعیت تا یکی دو نفرشان مرجع آینده جهان شیعه شوند و بقیه در شاخه های تخصصی تبلیغ مثل هنر و سینما و ... تربیت شوند...

و صد البته دانستن علوم کامپیوتر و زبان انگلیسی و طب سنتی و... کاملا واجب است برای هر دو گروه. زیاده گویی نکنم. اما خلاصه عرضم اینکه اگر قرار است حوزه تنها خروجیش کتاب باشد و کتاب! اگر بپذیریم این وظیفه شرعی و عقلی اش است!!! لآقل می بایست جامعه اش اهل تحلیل در مطالعه باشند. منظور چیست؟ الآن نمونه ای عرض میکنم. حدیث داریم که معصوم فرمود نمی پسندن شیعه ما به چهل سالگی برسد و عصا دست نگیرد! همین حالا هشتاد درصد ما از ریشه حدیث را دروغ و جعلی مینامیم. چند درصد به حدیث تن میدهند و عصا تهیه میکنند ولو در صحت جسمی باشند! اما معدودی قدرت تحلیل دارند و میفهمند که منظور معصوم از عصا! احتیاط و بیشتر دقت کردن و ریسک بیخود نکردن است که در سن چهل سالگی به بالا آن را مهم دانسته اند... نه قدرت تحلیل و شناخت نوع متون مرجع را یاد جامعه دادند که مردم با مراجعه به کتب مرجع شیعه راهشان را پیدا کنند! که البته کار هوشمندانه ای هم نیست از ریشه! از طرفی هم آن کتب را در کف جامعه جهانی منتشر نکردند با کمک ابزارهایی مانند هنر و رسانه و... خب مثلا کتاب الغدیر آیا اگر هزار ورژن جدیدش هم بیاید اصل موضوع تفاوت خاصی خواهد کرد؟ ...

تا وقتی به جامعه تزریق نشده خب همین است که بین خودمان هنوز سر در گمیم که برادری با اهل سنت آیا به معنای از بین بردن اسناد و نوع نگاه شیعه است! یا توهین نکرد در عین حالی که نگاهمان را کاملا مستدل و علمی منتشر میکنیم؟! حوزه اگر مایل به نوشتن است جای خالی سند بانکداری اسلامی یعنی بدون ربا! در نوشته هایش خالیست و اگر اهل تبلیغ است جای خالی هنرمندانه ترویج کردن شیعه بسیااااار خالیست. در عجبم از شهریه امام زمان گرفتن عده ای که اغلب فکر نکرده اند به ازاء این شهریه قرار است در سیر کلی هزار ساله جامعه شیعه در عصر غیبت، چه نقشی از کل پازل را دست بگیرند..

تبصره! البته منظورم از شاخه های حوزه دو نوع مکتوب و مصور بود. وگرنه چندین شاخه برای هزاران طلبه باید طرح ریزی شود که از سواد من خارج است.



نوشته شده توسط ... امین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

تا به کی؟

شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۳۶ ق.ظ

چقددددددر عالم متقی فرهیخته باسواد علامه به قول قدیمیها «ملا» داشتیم در تاریخ شیعه و حتی عصر حاضر که کتبی مرقوم فرمودن که حقیقتا باید تک تک کلماتش را طلا گرفت؟ روح همشون قطعا شاده و امیدوارم برای شادی روح ما هم دعا کنن.
اما خب واقعا برام جای درک نیست که تا کی شیعه نیاز داره به نگارش کتاب؟ و تا چند درصد زمان و قدرت و بودجه دستگاههای فکری شیعه و از همه مهمتر حوزه علمیه! باید صرف تربیت نویسنده کتاب بشه؟ جهان تشییع به چند مرجع همزمان نیاز داره؟ وقتی به حوزه علمیه و کلا به جامعه شیعه دوران غیبت بعنوان یک انسان نگاه میکنم «مثل کتاب انسان دویست و پنجاه ساله که آقا زندگی تمام ائمه را بعنوان دویست و پنجاه سال زندگی یک انسان کاملا مستمر تحلیل کردن»، به این نتیجه میرسم که واقعا یک سیر صحیح میبایست اینطور بود که ابتدا برای از بین نرفتن اسناد و شواهد، تمام قدرت و همت حوزه متمرکز میشد روی جمع آوری احادیث و منابع و اسناد و.. بعد نسلهای بعد مشغول تحلیل مکتوبات و سرند کردن میشدن، نسلهای بعد ... 

تا میرسید به زمانیکه بالاخره باید همه آن مکتوبات به کف جامعه تزریق میشد. درسته که وقتی علما مشغول جمع آوری اسناد بودن در کنارش هم برای کف جامعه منبر داشتن ولی خب اون برای وقتی بود که رای گیری جوامع هم با جمع شدن اهالی شهر در میدان و یک رای گیری سرپایی صورت میگرفت. اما امروز با اینهمه جمعیت جهان چه باید کرد؟ تنبلانه ترین کار اینست که همه طلاب را در چند شاخه تخصصی مثل اخلاق و فقه و... دسته بندی کنن و بگن حمله به سوی قله های مرجعیت! همه ورودیهای حوزه نهایت آمالشان بشود مرجعیت! کما اینکه چهار سال پیش آمار چاپ چهارصد رساله از چهارصد مرجع در قم را داشتیم!!!! اما حوزه ای که قرار است زمینه ساز ظهور باشد قطعا اینقدر فربه و بی تحرک و بی تحلیل نیست. حوزه امروز نیازمند چند نفر است که از بین کل حوزویان انتخاب شوند برای سیر در مسیر مرجعیت تا یکی دو نفرشان مرجع آینده جهان شیعه شوند و بقیه در شاخه های تخصصی تبلیغ مثل هنر و سینما و ... تربیت شوند...

و صد البته دانستن علوم کامپیوتر و زبان انگلیسی و طب سنتی و... کاملا واجب است برای هر دو گروه. زیاده گویی نکنم. اما خلاصه عرضم اینکه اگر قرار است حوزه تنها خروجیش کتاب باشد و کتاب! اگر بپذیریم این وظیفه شرعی و عقلی اش است!!! لآقل می بایست جامعه اش اهل تحلیل در مطالعه باشند. منظور چیست؟ الآن نمونه ای عرض میکنم. حدیث داریم که معصوم فرمود نمی پسندن شیعه ما به چهل سالگی برسد و عصا دست نگیرد! همین حالا هشتاد درصد ما از ریشه حدیث را دروغ و جعلی مینامیم. چند درصد به حدیث تن میدهند و عصا تهیه میکنند ولو در صحت جسمی باشند! اما معدودی قدرت تحلیل دارند و میفهمند که منظور معصوم از عصا! احتیاط و بیشتر دقت کردن و ریسک بیخود نکردن است که در سن چهل سالگی به بالا آن را مهم دانسته اند... نه قدرت تحلیل و شناخت نوع متون مرجع را یاد جامعه دادند که مردم با مراجعه به کتب مرجع شیعه راهشان را پیدا کنند! که البته کار هوشمندانه ای هم نیست از ریشه! از طرفی هم آن کتب را در کف جامعه جهانی منتشر نکردند با کمک ابزارهایی مانند هنر و رسانه و... خب مثلا کتاب الغدیر آیا اگر هزار ورژن جدیدش هم بیاید اصل موضوع تفاوت خاصی خواهد کرد؟ ...

تا وقتی به جامعه تزریق نشده خب همین است که بین خودمان هنوز سر در گمیم که برادری با اهل سنت آیا به معنای از بین بردن اسناد و نوع نگاه شیعه است! یا توهین نکرد در عین حالی که نگاهمان را کاملا مستدل و علمی منتشر میکنیم؟! حوزه اگر مایل به نوشتن است جای خالی سند بانکداری اسلامی یعنی بدون ربا! در نوشته هایش خالیست و اگر اهل تبلیغ است جای خالی هنرمندانه ترویج کردن شیعه بسیااااار خالیست. در عجبم از شهریه امام زمان گرفتن عده ای که اغلب فکر نکرده اند به ازاء این شهریه قرار است در سیر کلی هزار ساله جامعه شیعه در عصر غیبت، چه نقشی از کل پازل را دست بگیرند..

تبصره! البته منظورم از شاخه های حوزه دو نوع مکتوب و مصور بود. وگرنه چندین شاخه برای هزاران طلبه باید طرح ریزی شود که از سواد من خارج است.

۹۴/۰۱/۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
... امین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی