ــمشقـ ـفرهنگــ

دلنوشته های یک جوجه فرهنگی
شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۷:۳۶ ق.ظ

فرهنگ عزای ما

سلام. ماه محرم وقت نقد محرم نیست. فقط درد دلی مختصر و بس.

خیلی دوست داشتم اگر حالات امروزمو از دست نمیدادم به یک سرمایه هنگفت پاک و حلال میرسیدم. جدا از اینکه در هنگام حیات چه میکردم، دوست داشتم موقع مرگم وصیت میکردم تمام بخشی از ثروتم که اازه وصیتشو دارم، در محلهایی سرمایه گذاری کنن که در یک چرخه دائمی تولید سرمایه داشته باشه و این پول اولیه مدام اضافه بشه. بعد میگفتم حالا سود این سرمایه هنگفت اولیه را دهه اول محرم و مناسبتهایی مثل ماه رمضان و احیا و نیمه شعبان و.. سفره پهن کنید و غذا بدید. اما نه به پولدارهای سیر فلان منطقه. و البته نه به مستضعفان گرسنه فلان منطقه. بلکه طبق سفارش پیامبر سفره ای که سیر و گرسنه، مستضعف و متمول هردو شانه به شانه هم سر یک سفره بشینن و از یک سفره غذا بخورن.

بعد میگفتم بجای غذا دادن کل محرم و صفر! یا خرجهایی از این قبیل! برید سراغ فکر مردم. یک بخشی از مالم را خرج منبری های قوی ولو گمنام کنید که در همین ایام اطعام دعوت میکنید برای هیاتتون. ولی ده برابر این هزینه منبر گروهی را خرج منبرهای تک نفری چهره به چهره کنید. منبر تک نفری هم نیازمند زمینه مناسبیست که قلب و روح مخاطب کشش پذیرششو داشته باشه، وگرنه هرچقدر بیشتر براش حدیث و روایت بخونی «بر شبهاتش افزوده میشه»!

پس الزاما ایجاد زمینه معنوی نیازمند تغییر در نوع زندگی مخاطب در طی سال هست، نه اینکه در عرض یک دهه محرم!! به همین خاطر وصیت میکردم .. با پول من مشکلات ریشه ای افراد را شناسایی کنن بعد برای حل آنها اقدام کنن.

جالبه بگم یک گروه اساتید علوم تربیتی در ایران وسایل فیلمسازی دست نوجوانان میدن و با مختصر آموزشی بهشون میگن هر نفر بره فیلم کوتاه بسازه. وقتی فیلم کوتاه میسازن و میان، اساتید از فیلمهای بچه ها تمام نیازهای تربیتی و روانشناسی و تحصیلی تک تکشونو استخراج میکنن و بر اون اساس بهشون در طی تحصیل اموزش میدن!

میشه با هزار راه زیبای علمی خلاقانه نیازهای مخاطبو دریافت، ولو با اندکی صحبت. بعد برحسب اون نیزها اقدام کرد. 

خب رویا پردازی کافیه. قبول. اصلا نیاز تک تک افرادو نمیخواد در بیارن. نیازهای جامعه اصلی ترینش چیه؟ ازدواج، شغل، مسکن... خب از پولم گروهی تشکیل میدادم از خیرین، هرکس کارآفرین بود یا شغل سراغ داشت میومد و ثبت میکرد تا جویندگان کار جوان بیان و شغل دلخواهشونو پیدا کنن. همینطور برای مسکن و ازدواج. زیباترین کاری که روحانیون ما هم ازش فرار میکنن، واسطه گری ازدواجه. بگذریم. خلاصه نگاهم اینه که میشد اون ریز نگرانیهای ته وجود جوانان را برطرف کرد، بعد بدون دوپس دوپس و هوشنگ هوشنگ و لخت شدن و قمه زدن و هزار تحریک احمقانه مقطعی دیگه! میدیدیم همون جوانها که امروز صاحب شغل و همسر و حتی بچه شدن، خودشون با میل و علاقه قلبی هیاتها رو پر میکردن. و پدر و مادرهاشونم به همین شکل... و من قطعا ثوابهلی بسیااااار زیادی پارو میکردم با چندین حوری که استخدام میکردم برای شمردن ثوابهام. از نگاه محبت امیز زن و شوهرهای جوان تا والدین و فرزندان و ارامش نداشتن فرزند معتاد یا محکوم به اعدام بخاطر تجاوز و.. تا هزاران ثواب ریز و درشت دیگه! و من برای فرزندانم بجای پول و خانه و ثروت مخفی شده در سقف که موقع خودمشی و دارزدن خودش متوجه اون همه سکه بشه! فقط نوع نگاه کردن به دنیای پر از جبر و اختیار را به ارث میگذاشتم قربت الی الله.

خب. صبح شده. بهتر بیدار شی سعید! خیالبافی کافیه. وقتشه بری توی جامعه و روز کاریتو شروع کنی. همون جامعه ای که دو ماه محرم و صفر هر شب چهار هزار نفر آدم سیر، شام میخورن توی مسجد، با پول وصیت یک مرد مومن. ولی شاید مومنی ساده که زیرکی جمع کردن ثوابهای خیلی بیشتر را با پول زیادش بلد نبود. خدا رحمت کنه همه ما رو.



نوشته شده توسط ... امین
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

فرهنگ عزای ما

شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۷:۳۶ ق.ظ

سلام. ماه محرم وقت نقد محرم نیست. فقط درد دلی مختصر و بس.

خیلی دوست داشتم اگر حالات امروزمو از دست نمیدادم به یک سرمایه هنگفت پاک و حلال میرسیدم. جدا از اینکه در هنگام حیات چه میکردم، دوست داشتم موقع مرگم وصیت میکردم تمام بخشی از ثروتم که اازه وصیتشو دارم، در محلهایی سرمایه گذاری کنن که در یک چرخه دائمی تولید سرمایه داشته باشه و این پول اولیه مدام اضافه بشه. بعد میگفتم حالا سود این سرمایه هنگفت اولیه را دهه اول محرم و مناسبتهایی مثل ماه رمضان و احیا و نیمه شعبان و.. سفره پهن کنید و غذا بدید. اما نه به پولدارهای سیر فلان منطقه. و البته نه به مستضعفان گرسنه فلان منطقه. بلکه طبق سفارش پیامبر سفره ای که سیر و گرسنه، مستضعف و متمول هردو شانه به شانه هم سر یک سفره بشینن و از یک سفره غذا بخورن.

بعد میگفتم بجای غذا دادن کل محرم و صفر! یا خرجهایی از این قبیل! برید سراغ فکر مردم. یک بخشی از مالم را خرج منبری های قوی ولو گمنام کنید که در همین ایام اطعام دعوت میکنید برای هیاتتون. ولی ده برابر این هزینه منبر گروهی را خرج منبرهای تک نفری چهره به چهره کنید. منبر تک نفری هم نیازمند زمینه مناسبیست که قلب و روح مخاطب کشش پذیرششو داشته باشه، وگرنه هرچقدر بیشتر براش حدیث و روایت بخونی «بر شبهاتش افزوده میشه»!

پس الزاما ایجاد زمینه معنوی نیازمند تغییر در نوع زندگی مخاطب در طی سال هست، نه اینکه در عرض یک دهه محرم!! به همین خاطر وصیت میکردم .. با پول من مشکلات ریشه ای افراد را شناسایی کنن بعد برای حل آنها اقدام کنن.

جالبه بگم یک گروه اساتید علوم تربیتی در ایران وسایل فیلمسازی دست نوجوانان میدن و با مختصر آموزشی بهشون میگن هر نفر بره فیلم کوتاه بسازه. وقتی فیلم کوتاه میسازن و میان، اساتید از فیلمهای بچه ها تمام نیازهای تربیتی و روانشناسی و تحصیلی تک تکشونو استخراج میکنن و بر اون اساس بهشون در طی تحصیل اموزش میدن!

میشه با هزار راه زیبای علمی خلاقانه نیازهای مخاطبو دریافت، ولو با اندکی صحبت. بعد برحسب اون نیزها اقدام کرد. 

خب رویا پردازی کافیه. قبول. اصلا نیاز تک تک افرادو نمیخواد در بیارن. نیازهای جامعه اصلی ترینش چیه؟ ازدواج، شغل، مسکن... خب از پولم گروهی تشکیل میدادم از خیرین، هرکس کارآفرین بود یا شغل سراغ داشت میومد و ثبت میکرد تا جویندگان کار جوان بیان و شغل دلخواهشونو پیدا کنن. همینطور برای مسکن و ازدواج. زیباترین کاری که روحانیون ما هم ازش فرار میکنن، واسطه گری ازدواجه. بگذریم. خلاصه نگاهم اینه که میشد اون ریز نگرانیهای ته وجود جوانان را برطرف کرد، بعد بدون دوپس دوپس و هوشنگ هوشنگ و لخت شدن و قمه زدن و هزار تحریک احمقانه مقطعی دیگه! میدیدیم همون جوانها که امروز صاحب شغل و همسر و حتی بچه شدن، خودشون با میل و علاقه قلبی هیاتها رو پر میکردن. و پدر و مادرهاشونم به همین شکل... و من قطعا ثوابهلی بسیااااار زیادی پارو میکردم با چندین حوری که استخدام میکردم برای شمردن ثوابهام. از نگاه محبت امیز زن و شوهرهای جوان تا والدین و فرزندان و ارامش نداشتن فرزند معتاد یا محکوم به اعدام بخاطر تجاوز و.. تا هزاران ثواب ریز و درشت دیگه! و من برای فرزندانم بجای پول و خانه و ثروت مخفی شده در سقف که موقع خودمشی و دارزدن خودش متوجه اون همه سکه بشه! فقط نوع نگاه کردن به دنیای پر از جبر و اختیار را به ارث میگذاشتم قربت الی الله.

خب. صبح شده. بهتر بیدار شی سعید! خیالبافی کافیه. وقتشه بری توی جامعه و روز کاریتو شروع کنی. همون جامعه ای که دو ماه محرم و صفر هر شب چهار هزار نفر آدم سیر، شام میخورن توی مسجد، با پول وصیت یک مرد مومن. ولی شاید مومنی ساده که زیرکی جمع کردن ثوابهای خیلی بیشتر را با پول زیادش بلد نبود. خدا رحمت کنه همه ما رو.

۹۳/۰۹/۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
... امین

نظرات  (۱)

۱۵ آذر ۹۳ ، ۰۰:۱۰ زندگی کاروانی
سلام
موافقم....
موفق باشین
التماس دعا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی